آرمانآرمان، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 28 روز سن داره

آرمان من

سفرنامه مسکو - ایران

سلام. هزاران تا سلام به همه دوستام. همه کسایی که بهم سر زدن و هی دیدن نیستم. به همه اونهایی که دلشون برام تنگ شده بود یا نشده بود. و باز سلام و سپاس برای اونهایی که نگرانمون شده بودن . حالا میدونم که درسته در دنیای مجازی هستم ولی یه عالمه دوستای حقیقی دارم. خیلی با ارزشه. مرسی دلم برای همتون تنگ شده. واما علت تاخیر :بعد از تموم شدن ماموریت بابایی چمدونا را بستیم و با پرواز بیشکک ـ مسکوـ تهران عازم ایران  شدیم   دو سه روزی مسکو بودیم شهر شلوغ زیبا رویایی ودیدنی      تو این سفر همش یا رو دوش بابایی بودم یا بغل مامانی حسابی خسته شون کردم میگی نه نگا کن   ...
12 دی 1392

تازه چه خبر؟؟

سلام وصد سلام خیلی وقت بود که اینجا سوت وکور بود علتش هم بیماری های پی در پی من وآیدا ومامانی بود . شکر خدا الان همه خوبیم وسلامت.دلمون برا همه ی دوستای گلمون تنگ شده بود خیـــــــــــــــــــــلی زیاد فردا ٢٨صفرهستش تسلیت میگیم این روز را به همه ی دوستان عزیزمون.خیلی از آشناهامون رفتن مشهد خوش به حالشون.البته بابایی هم قرار بود با همکاراش بره ولی مامانی مخالفت کرد...ای بابایی زن ذلیل ... ما هم از همین جا سلام میدیم به امام رضا وازش میخوایم دعا کنه بارون بیاد تا هوای شهرمون پاک بشه وآلودگی کم بشه آخه این روزها هوای شهرما خیلی سیاهه وبچه ها تندتند مریض میشن. تازشم مامانجونم قراره فردا آش نذری بپزه البته فکر نکنم من دو...
12 دی 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آرمان من می باشد